محل تبلیغات شما

باران که شدى مپرس ، این خانه‌ی‌ کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکیست

باران که شدى، پیاله‌ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکیست

باران! تو که از پیش خدا مى‌آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست

بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست

با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکیست

این بى‌خردان، خویش، خدا مى‌دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست

از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست

گر درک کنى خودت خدا را بینى
درکش نکنى , کعبه و بتخانه یکیست

شاعر : مهدی مختار زاده

باران که شدى مپرس ، این خانه‌ی‌ کیست

کشوری که من در ان زندگی میکنم

غزل ۴۰۵ سعدی (به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم)

، ,خدا ,یکیستباران ,باران ,مپرس ,خانه‌ی‌ ,، این ,این خانه‌ی‌ ,مپرس ، ,باران که ,شدى مپرس

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه پرنشاط جهان پلاستیک ترجمه از عربی